اولين عروسي
اولين عروسي كه رفتي روز 93/01/27 بود .مراسم نامزدي پسرخاله من و مامانت محمدرضا با فاطمه كه انشالا خوشبخت باشن از ظهر هم مامان الهه گفت بيام خونتون تا توي رفتن به عروسي كمكت كنم .آخه ماشالا خاله جون هميشه 2 نفرو ميخواي واسه تر و خشك كردنت منم بعد از كارم اومدم خونتون .بعد از اذون بعد از كلي معطلي واسه لباس پوشيدن و شير خوردنت با بابات راهي مراسم شديم ... خدا رو شكر كه توي ماشين كه بوديم توي راه آروم بودي...اونجام كه همه فاميل از ديدنت ذوق كرده بودن ونوبتي بغلت ميكردن و كلي هم ازت فيلم و عكس گرفتن ... توي اين مراسم دقيقا يكماهه هستي عزيزم
از دوربين هاي بالاي سرت كه دارن ازت عكس ميگيرن تعجب كردي
اينم دو تا عكس از سفره عقد مراسم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی