فاطیما عروسک خالهفاطیما عروسک خاله، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

فاطيما همه اميد من

5 ماهگی و فعالیتهای جدید

1393/5/26 19:47
نویسنده : خاله مهديه
286 بازدید
اشتراک گذاری

فاطیمای عزیزم ...قلب بیرون از تن خاله... این روزها اونقدر شیرین و دوست داشتنی و زیبا شدی که ذره ذره وجودت رو عاشقانه میپرستیم ... هممون انقدر دوستت داریم که نمیتونیم  حد دوست داشتنمون رو نسبت بهت بگیم. خاله فدای تو که هر روزت داری از روز قبلت شیرین تر و باهوش تر میشی ... و صد البته شیطون تر

هر موقع که میای خونمون تا هر موقع که بیدار باشی واسمون دلبری میکنی و خلاصه خوب ما رو سرگرم میکنی و دل ما رو شاد میکنی ... منم که تا بتونم باهات بازی میکنم و از وجود قشنگت لذت میبرم ...هر خنده ای که میکنی تمام قلبم ..تمام وجودم شاد میشه ..

عزیز دلم توی این ماهی که گذشت کارا و شیرین کاریای زیادی یاد گرفتی که میخوام برات ثبتشون کنم

از بازی کردن با دست دیگران خیلی خوشت میاد و دوست داری با انگشتان دستمون بازی کنه و سرگرمی خوبی برات هست

از بعضی اسباب بازیات خوشت میاد و از بعضیش خوشت نمیاد ...مثلا چن وقت پیش یه عروسک قورباغه برات خریدم ولی دوستش نداری حتی دوست نداری نگاهش کنی  انگار چندشت میشه و هر وقت بهت میدم پرتش میکنی یه طرفغمگین ولی عروسک گاوی رو خیلی دوست داری

تازگیا سیب زمینی له کرده میخوری .البته اونم خیلی خیلی کم بهت ميديم ولي خیلی دوست داری ...وقتی غذا میجوی ما همه خندمون میگیره آخه خیلی با نمک میجوی ..بی دندون خاله

وقتی یکی یه مدت کنارت باشه و یهو از کنارت بره ناراحت میشی و شروع میکنی به گریه کردن ...دوست نداری تنها باشی

وقتی یکی میخواد از خونه بره بیرون  و  لباس بیرونی مثل چادر یا مانتو و روسری میپوشه متوجه میشی و میخوای بری طرفش و گریه میکنی و میخوای باهاش بری

عاشق مامان بزرگ هستی ...همش میخوای بری بغلش و  خیلی بهش میخندی و مشخصه که خیلی دوستش داری و هر وقت میاد طرفت براش جیغ میزنی

موقعی که دمر میشی در حد خیلی کم میتونی  خودتو به طرف جلو ببری که البته من ازین کارت ذوق مرگ میشم خندونک

وقتی دمر میشی میتونی با کمک دستات به طور کامل بالا تنتو به سمت بالا ببری

آب خوردن از لیوان رو خیلی خوب بلدی و خیلی هم عاشق این کاری

وقتی میبریمت جلوی آینه به خودت میخندی و عکس العمل نشون میدی و دوست داری نی نی  رو لمس کنی و بخوریش و جالب اینجاست که وقتی میبرمت جلو آینه  و باهات حرف میزنم تعجب میکنی که چرا خاله دو تا شده؟ چون هی نگاه به من توی آینه میکنی و یه نگاه هم به خودم ..چشمک.

يه چيز خنده دار وقتي يه آواز با حالت غمگين ميخونيم يهو بغض ميكني و ميزني زير گريه !!! من نميدونم از كجا ميفهمي غمگينه ؟؟؟ قربونت برم الهيگریه

خلاصه كه خيلي شيطون و بازيگوش شدي ....رو 2 تا پاهات كه نگهت ميداريم ورجه ورجه ميكني مثل فنر مي موني فدات بشم ...ازين كارت همه تعجب ميكنيم ...

خب عزيزم جديدترين عكسهات كه مربوط به جمعه همين هفته كه اومده بودي خونمون رو برات ميذارم :

روز جمعه ..حمام و آب بازي :

حمام رو خيلي دوست داري و اصلا گريه نميكني ..مامان الهه هم هميشه توي حمام برات شعر ميخونه و ميخنده تا خاطره خوبي از حمام داشته باشي   

 

 

خواب ناز بعد از حمام :

اينجا خونه خاله آخري مامانته ..رفته بوديم مهموني ...اين لباس آبي رو مامان الهه برات دوخته ..ميگفت وقتي براي بار اول تنت كردم خيلي ذوق كردي و خنديدي ...الهي قربون هوشت برم مننننننن

 

 

پسندها (4)

نظرات (1)

فایضه مامانه عسل
1 دی 93 2:26
سلام خوبین ؟ مامان فاطیما جان به رای شما برای جشنواره نی نی وبلاگ نیاز دارم .... عکس کاردستی دخترم توی وبم هست برای رای دادن بهش.... لطفا و خواهشا عدد 4 رو به شماره 1000891010 اس کنین تا شانسمون برای برنده شدن بیشتر شه ممنون....