بيشتر از هميشه دوستت دارم
سلام به شيطون دوست داشتني خودم .
به فاطيماي نازنينم كه روز به روز داره بزرگ تر و باهوش تر ميشه .
عزيزكم ميدوني چند روزه اومدي خونه ما ؟امروز كه يكشنبه بود ششمين روز بودنت كنارم تموم شد .آخه گلم بابات سه شنبه هفته قيل( يازدهم آذر) رفت سفر كربلا واسه همين تو و مامانت تا بابات برگرده خونه ما هستين .ما هم از اينكه تو يه مدت طولاني كنارمون هستي خيلي خوشحاليم .
آخ خاله ..اين روزا خيلي خيلي باهامون صميمي و اخت شدي ..ظهرها و شبها كه از سركار برميگردم تا منو ميبيني چنان لبخندي ميزني كه نگو حتي گاهي اوقات جيغ ميكشي بعدشم ميخواي خودتو بندازي بغل خاله ..منم از خدا خواسته ..فقط خدا ميدونه كه اون موقع چقدر ميبوسمت و ميخورمت ...
خلاصه كه خيلي شيرين شدي .خيلي هم مهربون و خوش اخلاقي .اين رو ميدونم كه اگه ناراحتي و مريضي نداشته باشي اصلا اذيت نميكني و نق هم نميزني .
خيلي هم بچه حرف گوش كني هستي .مثلا اگه داري ميري يه جايي و ما صدات بزنيم كه برگرد و نرو و بيا اينجا متوجه حرفمون ميشي و برميگردي..
ديگه معني خيلي از جمله ها رو ميدوني عزيزم ..مثل بخواب-بيا بغلم-بيا-بده -بگير-دست نزن و چند تا چيزاي ديگه ...راستي خاله دست دسي را هم تازه بلد شدي وقتي دست ميزني من ميخوام غش كنم خيلييييي اين حركتت رو دوست دارم عزيزم .
تازگيام كه مرتب دددددددد ميكني و ميخندي .كاش ميفهميدم داري چي ميگي..
چيزي كه من و خاله فرزانه خيلي دوست داريم اينه كه وقتي باهات حرف ميزنيم صاف زل ميزني توي چشمامون ...پلك هم نميزني و همينطور با چشماي خوشگل و قشنگت ما رو نگاه ميكني ...وااااااي خاله نميتونم بهت بگم كه چقدر اين كارت جالب و دوست داشتنيه ....اون لحظه هم من ميگيرمت و ميبوسمت .
به قول خاله فرزانه از صدقه سر فاطيما خيلي از چيزاي خونه اسم دار شدن .مثل دو تا مجسمه رو هود آشپزخونه كه خيلي هم دوستشون داري و هميشه پاهاي آويزشون رو ميگيري كه اسمشون رو گذاشتم سيما و سيمين !!! ديگه مثل تزئينيهاي در يخچال كه موشي و گاوي نام دارند !!! يه تابلو چند بعدي گرگ هم نصب كرديم به ديوار كه اسمش رو گذاشتيم آقا گرگه ..هر وقت ازت ميپرسيم آقا گرگه كو؟؟فورا بهش نگاه ميكني البته اين كارت واسه خيلي قبله ها .....
خب واسه اينكه مطلب پستم طولاني و خسته كننده نشه ميريم سراغ عكسات
اين عكس واسه امروز ظهره (93/9/16) (هشت ماه و 19 روزگي) ميخواستم سرگرمت كنم تا بهت عدس پلو بدم .يه وقت فكر نكنين تبليغات ماكارونيه ها
اين عكسايي هم كه پتو دورت هست مال جمعه شش آذرماهه برديمت حياط :
اينجا دارم بهت ميگم : خاله گل رو بو كن ببين چه بوي خوبي داره !! :
اينم عكس تك نارنج درخت خونه ما ....ما كه هر چي گشتيم همين يه نارنج رو بيشتربه شاخه هاش نديديم!!!!
اين عكس رو يازدهم آذر ازت گرفتم ( هشت ماه و 14 روزگي ) موقعي بود كه بابات رفت سفر ..منم داشتم بهت ميگفتم فاطيما اين دو هفته رو كه خونه ما هستي بچه خوبي باشيا اذيت نكنيا :
اينجا از خواب بيدار شدي ..خاله فرزانه شكار لحظه ها كرده ..يه خرده از دندونهاي خوشگلت پيداست ببين :
اين سطل اتاق خوابمه ... عكس چند تا گربه و سگ روش داره .جالب اينه كه هم دوست داري بري طرفش و هم ازش ميپترسي ..رازي كه هنوز كشف نشده ... :
روز 5 شنبه سيزدهم آذر ماه رفته بوديم خونه عمه جونم ... اينم تو با امير علي نوه عمه جونم كه شش مهر امسال دنيا اومده ..ولي فكر كنم از تو تپل تر بود ...
اينم دستاي خوشگل ني ني ..آخ كه چقدر من دست بچه رو دوست دارم :
اين آقا پسر هم نوه عمه جونمه اسمش علي اصغره كلاس دومه ازم خواست كه تو رو بزارم روي پاهاش :
روز جمعه چهاردهم آذر خونمون مهمون داشتيم .خاله هام و خونوادشون بودن ..اين ني ني هم محمد معين نوه خالمه كه يك سال و هشت ماهشه ...تا يه بچه ميبيني ميخواي سريع بكشيش طرف خودت :
خاله فدات بشه با اون خنده هات :
اينم از شيطونياي شما ..عاشق وسايل مدرسه دايي محمد هستي .اين عكسا مال ديشبه (15 اذر ) :
راستي خاله ديشب همه رفتيم يه نمايشگاه زمستانه ،مامان الهه هم زحمت كشيد اينا رو برات خريد :
اينم پاهاي خوشگل و نازت :
اينم چند تا عكس كه ديشب ازت گرفتم و مثلا هنر عكاسي منه ههههه :
اينا عروسكاتن كه همش خونه ما هستن تا باهاشون سرگرم بشي : خرسي جون-آقا گوريله-جوجو-آقا قور قوري-بع بعي و ....
خوب عزيزم من ديگه برم بخوابم ديروقته .الان بامداد روز دو شنبه ست .منم خيلي خوابم مياد ..فعلا خدانگهدار